بایگانی برچسب برای: تویسرکان

شیخعلی میرزا

شیخعلی میرزا که بود؟

او فرزند فتحعلی‌شاه و همسر ملایری‌اش (مریم خانم) بود. ثمره‌ی پیوند ایل قاجار و زندیه. از دوران نوجوانی حاکم ملایر شد و با گذر زمان تلاش کرد که راه و چاه حکومت را بیاموزد. بعدها با نام «شیخ الملوک» معروف شد و برای توسعه‌ی ملایر، آغاز به ساخت بازار، مسجد، مدرسه و حمام تازه‌ای کرد که بقایای برخی از آنها در ملایر امروزی هنوز دیده می‌شود.

در سال 1247 قمری، اهالی ملایر علیه شیخعلی میرزا شورش کردند و او برای دوره‌ی کوتاهی برکنار شد. اما بعداً دوباره به حکومت بازگشت. طبق برخی مستندات تاریخی، شیخعلی میرزا تمایل داشت با دختر شاه پریان ازدواج کند و حکومت ایران را در دست بگیرد. آرزویی که هرگز به آن دست نیافت.

تصویر زیر، پرتره‌ی شیخعلی میرزا در موزه‌ی هنرهای اسلامی قطر است:

پرتره‌ی شیخعلی میرزا در موزه‌ی هنرهای اسلامی قطر

می‌توانید از طریق این لینک، به صورت مجازی از موزه‌ی هنرهای اسلامی قطر دیدن کنید. (شاید لینک تنها با فیلترشکن فعال باشد). پرتره‌ی شیخعلی میرزا، همان‌طور که در تصویر زیر می‌بینید، در بخش G16 قرار دارد.

در سال 1243 قمری، جادوگری شیخعلی میرزا را فریب داد و گفت پس از یک دوره ریاضت و چله‌نشینی می‌تواند به دختر شاه پریان برسد و به کمک او پادشاه ایران شود.

شیخعلی میرزا این حرف‌ها را باور کرد و به حرف‌های جادوگر عمل کرد. اما جادوگر بعد از اینکه جواهرات فراوانی از شیخعلی میرزا گرفت، سر او کلاه گذاشت و  فرار کرد. این قصه در ایران پخش شد و مدت‌ها نقل مجالس قاجار بود.

در سال 1326قمری، وقتی میرزارضاخان طباطبایی نایینی، اولین روزنامه‌ی هنری ایران (روزنامه تیاتر) را منتشر کرد، در نخستین شماره‌اش نمایشنامه‌ی دنباله‌داری نوشته بود با این عنوان: «شیخعلی میرزا، حاکم ملایر و تویسرکان و عروسی با دختر شاه پریان»
محتوای این نمایشنامه انتقاد از شرایط سیاسی دوران قاجار بود و شیخعلی‌میرزا به عنوان یک آقازاده‌ی بی‌کفایت و متوهم در آن به تصویر کشیده شده‌است. چند دیالوگ از این نمایشنامه را در تصویر زیر مشاهده می‌کنید:

لینک دانلود فایل pdf این نمایشنامه

نمایشنامه‌ی شیخعلی میرزا، حاکم ملایر و تویسرکان و عروسی با دختر شاه پریان، نوشته‌ی میرزا رضاخان طباطبایی نائینی به انضمام شرح احوال و آثار او، به کوشش محمد گلبن و فرامرز طالبی، نشر چشمه، 1366
این کتاب از کتاب‌های قدیمی نشر چشمه است و دیگر تجدید چاپ نمی‌شود. به این دلیل فایل موجود از آن در فضای وب فارسی را ما هم اینجا بارگزاری کرده‌ایم. آمادگی داریم که در صورت مخالفت نشر چشمه، لینک فایل را از روی سایت برداریم. ضمناً در صفحه‌ی اول فایل به اشتباه شیخعلی‌میرزا حاکم بروجرد معرفی شده که به وضوح اشتباه تایپی است.

داستان تأسیس شهر ملایر

در اوایل قاجار، در محل فعلی شهر ملایر، قلعه‌ی زندیه و روستای چوبین وجود داشتند. «فتحعلی شاه» در زمان ولایت‌عهدی خود با «مریم خانم» دختر «شیخعلی خان زند» ازدواج کرد. مریم خانم چهارمین زن عقدی فتحعلی شاه بود (1209 هجری قمری). یک سال بعد فتحعلی شاه از مریم خانم صاحب پسری شد و نام او را به احترام «شیخعلی خان زند»، «شیخعلی میرزا» گذاشت.

وقتی شیخعلی میرزا چهارده‌ساله شد، مریم خانم از شاه تقاضا کرد که با فرزندش نزد طائفه‌ی خودش برود. شاه این تقاضا را پذیرفت و مریم خانم را با شیخعلی میرزا روانه‌ی ملایر کرد. ضمناً به والی کرمانشاه (دولت‌شاه) دستور داد تا در مجاورت قلعه‌ی زندیه شهری کوچک بسازد. این بود که در مرکز ملایر، بین قلعه‌ی زندیه و روستای چوبین، شهری با نام «دولت‌آباد» یا «دولت‌آباد ملایر» بنا شد (1224 هجری قمری). دقت کنید که دولت‌آباد اشاره به نام دولت‌شاه دارد. مرکز این شهر ملایر گردید و به دستور شاه، حوزه‌ی تویسرکان هم ضمیمه‌ی آن شد و شیخعلی میرزا به حکومت این منطقه منصوب شد.

کم کم با ایجاد یک مسجد، یک حمام، یک بازار و یک قصر و باغ برای شاهزاده و مادر و سایر بستگانش، دولت‌آباد مرکزیت بیشتری یافت و بسیاری از آبادی‌های تابع همدان، بروجرد، اراک و نهاوند که به ملایر نزدیک‌تر بودند، جزو قلمروی این شهر شدند.

مریم‌خانم در سال 1229 هجری قمری به زیارت مکه رفت و پس از بازگشت بیمار شد و در سال 1233 هجری قمری درگذشت. شیخعلی میرزا یک سال بعد، لقب «شیخ الملوک» را یافت. چون روز به روز به جمعیت شهر اضافه می‌شد، در سال 1236 هجری قمری، او بنیان ایجاد بازار، مسجد، مدرسه و حمام تازه‌ای را نهاد و دو سرا هم برای مسافران و کاروان‌ها احداث کرد و این مستغلات را به همراه دو روستا، وقفِ مدرسه و مسجد نمود. این مدرسه محل سکونت جمعی از طلاب علوم دینی شد که خرج آن‌ها از محل موقوفات داده می‌شد.

شیخعلی میرزا قصر زیبا و پر نقش ونگاری با نام «بهشت آیین» برای خود ساخت و قصر و برجی نیز در کنار آن برای دخترش «گوهر ملوک» بنا کرد که متأسفانه این بناها در اوایل دوران پهلوی از بین رفتند.

در سال 1247 هجری قمری اهالی ملایر و تویسرکان علیه شیخعلی میرزا شورش کردند و حدود هزارنفر از مردم به شکایت از او نزد فتحعلی شاه رفتند. به این ترتیب شاه شیخعلی میرزا را عزل کرد و سپهدار اراکی را برای حفظ امنیت و به عنوان حاکم موقت به ملایر فرستاد تا به حساب میان مردم و شیخعلی میرزا رسیدگی کند. پس از بازگرداندن برخی از اموال مردم با کمک گرفتن از حاج میرزا محمدباقر شفتی مجتهد بزرگ اصفهان، بین مردم و شیخعلی میرزا مصالحه شد و او مجدداً به حکومت ملایر بازگشت و افرادی مسئول نظارت بر عملکرد او و اطلاع وضعیت به فتحعلی شاه شدند.

برای اطلاعات بیشتر به این منبع مراجعه کنید: ابراهیم صفایی، تاریخ ملایر، چاپ شرق.